سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رهسپار در جستجوی دانش، مانند مجاهد در راه خداست . [امام علی علیه السلام]
دل درهوای یار
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» امام سجاد(ع)

"خشنودی به رضای خداوند"

امام باقر(ع) نقل کرد، پدرم‏امام سجاد(ع) فرمود: دچار بیمارى سختى شدم، پدرم به من فرمود: چه میل دارى؟ گفتم: میل دارم به گونه‏اى باشم که در برابر تدبیر و خواست‏خدا، خواسته دیگرى‏نداشته باشم. پدرم فرمود: احسنت ضاهیت ابراهیم الخلیل؛ احسن و آفرین که به‏ابراهیم خلیل(ع) شباهت‏یافته‏اى.» در آن هنگام که دشمنان مى‏خواستند او را به‏درون آتش شعله‏ور بیفکنند، جبرئیل نزد او آمد و گفت: آیا حاجتى دارى؟ ابراهیم(ع) گفت: «لا اقترح على ربى، بل حسبى الله و نعم الوکیل؛ در برابرمقدرات پروردگارم چیز دیگرى درخواست نمى‏کنم، بلکه خدا مرا کفایت مى‏کند، و اوپشتیبان خوبى‏است

 

"پاسخ شدید به طاغوت عراق"

امام سجاد(ع) در تمام مصائب کربلاو اسارت، شرکت داشت، و سخت‏ترین و جانکاه‏ترین حوادث را تحمل کرد، او و همراهانش‏را به صورت اسیر، در کوفه به مجلس عبیدالله بن زیاد حاکم عراق که طاغوتى سنگ‏دل‏و بى‏رحم بود وارد نمودند. عبیدالله پس از گستاخى‏هاى بسیار بى‏شرمانه متوجه امام‏سجاد(ع) شد، و گفت: «این شخص کیست؟» یکى از حاضران گفت: على بن حسین(ع) است. عبیدالله گفت: مگر خداوند على پسر حسین(ع) را نکشت؟ امام سجاد(ع) فرمود: من برادرى به نام على‏بن حسین(ع) [على‏اکبر] داشتم، مردم او را کشتند.

عبیدالله با خشونت گفت: «بلکه خدا او را کشت.» امام سجاد(ع) فرمود: «الله‏یتوفى الانفس حین موته؛ خداوند جانها را هنگام مرگشان، قبض مى‏کند.» عبیدالله‏گفت: آیا تو جرئت پیدا کرده‏اى پاسخ مرا مى‏دهى؟ سپس به ماموران جلادش گفت: برخیزید و گردنش را بزنید.

حضرت زینب(س) به دفاع برخاست، و پس از گفتارى، خطاب به عبیدالله فرمود: اگر بنا است على بن الحسین(ع) را بکشى، مرا نیز با او بکش.» در این هنگام‏امام سجاد(ع) به عمه‏اش زینب(س) فرمود: آرام باش، تا من با عبیدالله سخن بگویم،سپس به عبیدالله رو کرد و با صلابت و قاطعیت فرمود: «ابالقتل تهددنى یابن زیاداما علمت ان القتل لنا عاده، و کرامتنا الشهاده؛ اى پسر زیاد! آیا مرا به کشتن‏تهدید مى‏کنى و مى‏ترسانى، آیا نمى‏دانى که کشته شدن عادت ما است، و شهادت مایه‏کرامت و سرافرازى ما مى‏باشد؟

 

"دخالت درسیاست"

ماجراى نهضت کربلا، یک حادثه‏بزرگ سیاسى بود، امام سجاد(ع) در پیدایش آن و ابلاغ پیام شهیدان و پى‏گیرى نتایج‏نهضت نقش اصلى را داشت، آن حضرت پس از ماجراى خونین عاشورا، چه هنگام اسارت، وچه هنگام بازگشت‏به مدینه، در هر فرصتى مردم را بر ضد طاغوت عصر، یزیدبن‏معاویه مى‏شوراند، خطبه غرا و کوبنده او در شام، یزید و حکومتش را رسوا نمود، وماهیت پلید حکومت‏خودکامه او را افشا کرد، با این که در جو خفقان آن عصر ، حتى‏ذکر نام حسین(ع) ممنوع بود، به دستورآن حضرت در نگین انگشترش چنین نوشته‏بودند: «خزى و شقى قاتل الحسین بن على علیه‏السلام؛ رسوا و بدبخت‏شد قاتل حسین‏پسر على(ع( .آن حضرت چهل سال، مصائب پدرش امام حسین(ع) را یاد مى‏کرد ومى‏گریست، هنگام غذا خوردن، دست از غذا مى‏کشید، مى‏گفتند بفرمایید غذا میل کنید،در پاسخ مى‏فرمود: «قتل ابن رسول الله جائعا، قتل ابن رسول الله عطشان؛حسین(ع) فرزند رسول خدا(ص) گرسنه و تشنه کشته شد.کوتاه سخن آنکه آن حضرت‏اکثر بهره‏بردارى را از نهضت امام حسین(ع) به عناوین گوناگون بر ضد طاغوت‏هاى‏وقت نمود. پس از بنى‏امیه، هنگامى که خلفاى بنى‏مروان روى کار آمدند، موضع‏گیرى‏امام سجاد(ع) در برابر آنها نیز نوع دیگرى از رودر رویى شدید در برابرطاغوتیان بود. آن حضرت قیام مختار بر ضد بنى‏امیه را تایید کرد و با صراحت‏فرمود: «لاتسبوا المختار فانه قتل قتلتنا و طلب ثارن؛ از مختار بدگویى نکنید،چرا که او قاتلان ما را کشت، و به خون‏خواهى از ما قیام کرد.» آن حضرت قبل ازقیام انقلابى پسرش «زید» که برضد حکومت هشام بن عبدالملک (دهمین طاغوت اموى( رخ داد، قیام او را تایید مى‏کرد و مى‏فرمود: «پدرم از پدرش امیرمومنان على(ع(نقل کرد در پشت کوفه مردى قیام کند که او را «زید» مى‏گویند...

او و یارانش در قیامت‏با شکوهى بسیار باعظمت در کنار مردم عبور کنند، وفرشتگان به آنها اشاره کرده و مى‏گویند: اینها جانشینان صالحان پیشین و دعوت‏کنندگان به حق هستند، آن‏گاه رسول خدا(ص) از آنها استقبال کند و خطاب به زیدمى‏فرماید: اى فرزندم! شما مسوولیت‏خود را به انجام رساندید، اکنون بدون حساب،وارد بهشت‏شوید.

 

 

 

"رازشهادت امام سجاد(ع)"

موضع‏گیرى‏هاى قاطع و پر صلابت امام‏سجاد(ع) در برابر هشام‏بن عبدالملک (دهمین خلیفه‏اموى) و عظمت روز افزون امام(ع) در میان مردم، به ویژه در میان مردم حجاز موجب شد که هشام به قتل امام سجاد(ع) کمر بست، برادر او ولید بن عبدالملک، به دستور او، آن حضرت را مسموم کرده و به‏شهادت رساندند.

آن بزرگوار به جرم دفاع از حیثیت اسلام، و مبارزه با طاغوت‏هاى‏اموى و مروانى، شهد شهادت نوشید، چند روز در بستر شهادت آرمیده بود، معالجات‏سودى نبخشید، او در لحظه آخر عمر همان وصیت پدرش را بازگو کرد و فرمود: هنگامى‏که پدرم امام حسین(ع) وفات کرد، ساعتى قبل مرا به سینه‏اش چسبانید و فرمود:

"یا بنى ایاک و ظلم من لایجد علیک ناصرا الا الله؛ اى پسر جانم! بپرهیز از ستم‏کردن بر کسى که یاورى براى انتقام تو، جز خدا ندارد.» نیز به پسرش امام‏باقر(ع) فرمود: پسرم! تو را به همان سخن وصیت مى‏کنم که پدرم هنگام شهادت مرابه آن وصیت کرد: یا بنى اصبر على الحق و ان کان مر؛ اى پسر جان! در راه حق‏صبور و مقاوم باش گرچه تلخ و رنج‏آور باشد. به این ترتیب آن امام همام بعد ازنهضت عظیم امام حسین(ع) پس از حدود 35سال مبارزه به صورت‏هاى گوناگون، در 75سالگى به لقاءالله پیوست، و با خون سرخ خود پاى نهضت‏خونین پدرش را امضاء کرد.

او در فرازى از صحیفه سجادیه که از گنجینه‏هاى بزرگ معارف و عرفان است و ازاو به یادگار مانده، به درگاه خدا چنین عرض مى‏کند: "اللهم انى اعتذر الیک من مظلوم ظلم بحضرتى فلم انصره؛ خدایا! من از پیشگاه‏تو عذرخواهى مى‏کنم در مورد مظلومى که در برابر من به او ستم شده، و من به یارى‏او نشتافته‏ام.

خدایا! به من دست و نیرویى ده تا بتوانم بر کسانى که به من‏ستم مى‏کنند پیروز شوم، و زبانى عنایت فرما تا در مقام احتجاج و استدلال برمخالف چیره شوم، و اندیشه‏اى ده تا نیرنگ فکرى دشمن را درهم شکنم، و دست‏ستمگران را از تعدى و تجاوز، کوتاه سازم.

"محمدی اشتهاردی"

نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » رضامحمدی ( پنج شنبه 86/11/4 :: ساعت 1:40 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

توهین رسانه بهائیان به ائمه و قرآن کریم
قاتل امام حسین ـ علیه السّلام ـ دشمن خدا؟
تفریح مولاعلی(ع)
شمه ای اززندگی سراسربرکت مولا علی(ع)
امیدبخشترین آیه قرآن
درسی از حضرت زهرا
طوبی
پند امام به عالمان
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 18
>> بازدید دیروز: 3
>> مجموع بازدیدها: 13947
» درباره من

دل درهوای یار

» آرشیو مطالب
زمستان 1386

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب